پيامبر صلى الله عليه وآله :
الرَّكْعَتانِ فى جَوْفِ اللَّيْلِ اَحَبُّ اِلَى اللَّهِ مِنَ الدُّنْيا وَ ما فيها؛
دو ركعت نماز در دل شب، نزد خدا از دنيا و آنچه در آن است، محبوبتر است.
پيامبر صلى الله عليه وآله :
الرَّكْعَتانِ فى جَوْفِ اللَّيْلِ اَحَبُّ اِلَى اللَّهِ مِنَ الدُّنْيا وَ ما فيها؛
دو ركعت نماز در دل شب، نزد خدا از دنيا و آنچه در آن است، محبوبتر است.
جواب: پاسخ این سۆال را مى توان با توجه به آیه 36 سوره «اسراء» بدست آورد، در آیه فوق آمده: «از آنچه به آن علم ندارى پیروى مکن» (وَ لاتَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ) نه در عمل شخصى خود از غیر علم پیروى کن، و نه به هنگام قضاوت درباره دیگران، نه شهادت به غیر علم بده، و نه به غیر علم اعتقاد پیدا کن.
هر کسی بدون استثناء جایگاهی در بهشت و جایگاهی در دوزخ دارد، کافران جایگاه دوزخی مۆمنان را به ارث میبرند و مۆمنان جایگاه بهشتی کافران را و این است معنای گفتار خداوند، که فرمودند به ارث میبرید بهشت را به خاطر آنچه انجام دادهاید؛ لذا درهای سعادت و شقاوت به روی همگان باز است و هیچ کس در آغاز، بهشتی و یا دوزخی آفریده نشده بلکه هر کس استعداد رسیدن به هر دو را دارد و این اراده خود فرد است که سرنوشت خود را تعیین و محتوم میکند و بدیهی است وقتی که مۆمنان با اعمال خود به بهشت میروند و کافران به دوزخ، جای خالی هر کدام به طور طبیعی در اختیار دیگری قرار خواهد گرفت.
تعبیر عالم ذر و خصوصیات آن که مفسران، فلاسفه و متکلمان را به خود مشغول ساخته برگرفته از آیه 172 سوره اعراف و روایات متعددی است که در این زمینه نقل شده است. هر یک از این افراد در مواجهه با این آیه و روایات مربوط به آن توضیحاتی را ارائه داده اند که به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند: موافقان عالم ذر، مخالقان عالم ذر، و نظریه سومی که به نقد این دو دسته می پردازد. آنچه سبب به وجود آمدن دو دسته اول گردیده، برداشت اشتباه و سطحی آنان از وجود عالم ذر است و اما گروه سومی که برخی از مفسرین معاصر هستند به نقد این دو دیدگاه پرداخته اند. بحث از عالم ذر و کم و کیف آن را در بررسی نظرات موافق و مخالف مطرح کرده و سپس به نقد آنها پرداخته در خاتم نظریه صحیح را بیان می کنیم.
قرآن در تبیین معارف و مقاصد خود از تمثیل و تشبیه، فراوان کمک گرفته است و مطالب عمیق تـوحـیـدی را در قـالـب مثال در خور فهم همگان قرار داده است مثالها و تشبیه های قرآن به دو گونه عینی و فرضی میباشند:
الف: مثالها و تشبیههای عینی مثالهایی است که تحقق خارجی دارند مانند: َرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَیبَةً كَشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ(إبراهیم/24) تُۆْتِی أُكُلَهَا كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا(ابراهیم/65)، خدای سبحان مثال میزند که کلمه طیبه همانند درخت طیبه و پاکی است که ریشههای ثابت و استوار و شاخههای آن در آسـمان فراز کشیده است و همواره ثمرمی دهد در این گزیده، کلمه حق به درخت استوار تشبیه شده است که درخت این چنین در خارج تحقق دارد.
جهتی که به عنوان قبله تعیین شده، نقطهاى مقدس است که از قدیمیترین پایگاههاى توحیدی به شمار میرود. نخستین سوالى که در اینجا پیش مىآید این است که اگر به هر سو رو کنیم خدا آنجاست، پس توجه به قبله چه لزومى دارد؟
زنده باد و مرده باد از مصادیق دعا و نفرین است. انسانها هنگامی كه توانایی ندارند تا بقا و یا زوال چیزی را به دست خود تحقق بخشند، به دعا و لعن و نفرین متوسل میشوند و از خداوند میخواهند تا بقای امر خوب و مطلوب و نابودی امر بد و نامطلوب را انجام دهد.
در عصر حاضر، نفرین و لعن از دایره فردی به دایره اجتماعی كشیده شده و در همه رسانهها میتوان نوشتهها و فریادهایی چون مرگ بر شاه، مرگ بر خلیفه، مرگ بر مبارك، مرگ بر آمریكا و اسرائیل یا مرگ بر استكبار را دید و شنید. البته این اختصاص به ایران اسلامی ندارد، بلكه در سرتاسر جهان عبارتهای فوق دیده و شنیده میشود.
شگفت اینكه خداوند در دو مورد به صراحت در حق دو گروه از انسانها نفرین و لعن كرده و مرده باد گفته است. نویسنده در این مطب برآن است تا به چرایی انتخاب این دو گروه و نقش آنان در ضلالت و اضلال جامعه و مردم براساس آموزههای قرآنی بپردازد.
بعد از آنکه شیطان بر انسان سجده نکرد و مقام خود را برتر از آن دانست که برای انسان خاکی تعظیم کند، خدا او را از رانده شدگان قرار داد و فرمود: «تا روز جزا بر تو لعنت باد.» (1) در این هنگام شیطان از خداوند خواست که او را تا روز برانگیخته شدن انسانها از قبر مهلت دهد و جواب شنید که: تو تا روز و وقت معلومی مهلت داری. او تا «یوم یبعثون » مهلت خواست و خدا «یوم الوقت المعلوم » بدو مهلت داد:
نبی مکرم اسلام فرمودند: کسى که دلش مىخواهد عمرش طولانى شود و روزىاش فراخ و گسترده گردد، باید به پدر و مادرش نیکى کند، چون رسیدگى به آنان، طاعت حق محسوب مىگردد.
امام سجاد علیه السلام در دعاى مكارم الاخلاق از خداوند چنین مسئلت مىكند: «الهى عمّرنی ما كان عمرى بذلةً فی طاعتك، فاذا كان عمرى مرتعاً للشیطان فاقبضنى» خداوندا اگر عمر من وسیله خدمت در راه اطاعت تو باشد، عمر مرا طولانى كن، ولى اگر عمر من چراگاه شیطان خواهد بود، آن را قطع نما. ادامه .....